تراجم الرجال (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
نویسنده سید احمد حسینی اشکوری
موضوع علم رجال
زبان عربی
تعداد جلد ۴

«تراجم الرجال؛ مجموعة تراجم لأعلام أکثرهم مغمورون تنشر موادها التاریخیة لأول مرة»، تألیف سید احمد حسینى اشکورى، زندگى‌نامه علمایى است که نام بیشتر آنها در کتب رجالى نیامده و مؤلف طى سالیان دراز در نسخه‌هاى خطى پژوهش کرده و به نام و آثار آنها برخورد کرده است.

محتوای کتاب

کتاب مشتمل بر یک مقدمه و شرح حال اعلام شیعه در چهار جلد به ترتیب حروف الفباست. در هر شرح حال، ابتدا نام مختصر شخصیت و سال تولد و وفات او ذکر شده و اگر تاریخ ولادت یا وفاتش مشخص نیست، به‌جاى آن نقطه‌چین آمده است. سپس نام کامل او و سایر اطلاعاتى را که به دست آمده ذکر کرده است. نویسنده در اکثر موارد به منابع اطلاعات اشاره نکرده است.

«تراجم الرجال» داراى عناوین و شرح حال اشخاصى است که در کتاب‌هاى رجال نام آنها عنوان نشده یا عنوان شده است، ولى مطلب جدید و بکرى درباره آنها نیامده است. این کتاب گردآمده از یادداشت‌هایى است که در نسخه‌هاى خطى و اسناد مختلف به دست آمده یا از بررسى کتاب‌هاى مؤلفان شناخته‌نشده فراهم آمده است.

نویسنده درباره شرح حال افراد، چنین توضیح مى‌دهد که معلومات شرح حال‌ها به لحاظ کمى و کیفى متفاوتند؛ چراکه برخى از بزرگان در اثر یا آثارشان بخش‌هاى مهمى از زندگى آنها پراکنده است که با گردآورى و تنظیم آنها شرح حالشان ایجاد مى‌شود، ولى برخى دیگر نیز چیزى از آثارشان باقى نمانده و جز به‌قدر سطرى یا بخشى از یک سطر در رابطه با زندگى آنها به دست نمى‌آید، اما همین اندک را نیز ثبت نمودم؛ بدین امید که خود یا محقق دیگرى مطلبى را بیابد که با این سطر، جانبى از شرح حال آنها را بسازد.

وى در ادامه، به این نکته اشاره مى‌کند که تصمیم گرفته شرح حال گروهى از اعلامى را که بر او حق تعلیم و تربیت یا برادرى و یا آشنایى از نزدیک داشته‌اند، بیفزاید؛ چنان‌که تصمیم گرفته تراجم بعضى از اعلام معاصر داراى آثار دینى و علمى که شناساندن اسامى، تواریخ، مؤلفات و اعمال آنها را لازم دانسته است، اضافه کند. وى تلاش کرده که از مسیر اعتدال خارج نشده و در اضافه نمودن القاب و صفات از مبالغه و اسراف پرهیز کند.

وى همچنین آغاز تألیف کتاب «أحسن الأثر فی أعلام القرن الخامس عشر» را متذکر شده که مشتمل است بر شرح حال کسانى که در زمان وى زنده بوده‌اند یا پس از قرن چهاردهم وفات کرده‌اند. به گمان وى کتاب حاضر و أحسن الأثر، با هم موسوعه‌اى را تشکیل مى‌دهند که بخش بزرگى از تراجم اعلام قدیم و معاصر را در بر خواهند داشت و قدرى از خلأ موجود در این موضوع را برطرف خواهند کرد.

نویسنده در ادامه به چند نکته درباره کتاب اشاره مى‌کند که به‌طور خلاصه ذکر مى‌شود:

  • اکثر معلومات کتاب از کتب خطى که خود دیده و یا فهارسى که نوشته یا موسوعه «دلیل المخطوطات» گرفته شده است. برخى از معلومات نیز از اجازات مکتوب به خطوط مُجیزین یا منقول از خطوط آنها گرفته شده یا از آثارى نقل شده که از بین کتب یا نزد بعضى خاندان‌هاى علمى یافته است.
  • اگر یکى از پدران اصحاب تراجم، لقبى یا نسبتى خاص دارد، پس از اسم او براى تمییز از دیگران آمده است.
  • به جهت اجتناب از تطویل در کلام، از ذکر اوصاف ذکرشده در تراجم، جز در موارد ضرورى، مانند: تاریخ تألیف کتاب و دیگر اطلاعات علمى و تاریخى، پرهیز شده است.
  • در شرح حال شعرا، اگر شعرى از آنها یافته، نمونه‌هایى کوتاه از شعرشان را نقل کرده است؛ به‌ویژه شعرایى که شعر عربى دارند.
  • اسامى مرکب با «محمد» در حرف میم ذکر شده است؛ مانند روش پیروى‌شده در بقیه مرکبات که جایگاه آنها در حرف اول از آنهاست؛ مثلاً عبدالرحمن و عبدالنبى و مانند آن در حرف عین آمده‌اند.

در کتاب دائرةالمعارف تشیع، کتاب تراجم الرجال سید احمد حسینى چنین معرفى شده: «کتاب بر حسب نام کوچک صاحبان تراجم تدوین یافته. داراى ۵۴۶ زندگى‌نامه است که ۵۱۲ زندگى‌نامه در اصل کتاب و بقیه در مستدرکى که به کتاب پیوست شده، آمده است». با توجه به اینکه کتاب حاضر، مشتمل بر ۲۹۷۸ شرح حال است، به نظر مى‌رسد که کتاب مورد اشاره دائرةالمعارف که در سال ۱۴۰۴ق چاپ شده، در حدود بیست سال (۱۴۲۳ق) تکمیل و در چهار جلد منتشر شده است. همچنین در این اثر تذکر داده شده که برخى صاحبان تراجم چون محمدتقى ادیب نیشابورى، نه‌تنها علمایى گمنام نیستند، بلکه دانشمندان بلندآوازه‌اى هستند و شرح زندگى آنها در بسیارى از کتب تراجم آمده است.

پانویس

  1. ر.ک: انوشه، حسن، ج۴، ص۲۰۲
  2. رییس دانایى، اقدس، ص۴۷۴۸
  3. ر.ک: مقدمه، ص۷
  4. متن کتاب، ج۳، ص۱۱۷
  5. انوشه، حسن، ج۴، ص۲۰۲

منابع

  • اقدس رییس دانایى، "حجت‌الاسلام حسینى اشکورى، کتاب‌شناس و محقق برجسته"، مجله کتاب ماه کلیات، تیر ۱۳۸۱، شماره ۵۵، ص ۴۶-۵۰.
  • دائرةالمعارف تشیع، حسن انوشه، ج ۴، تهران، نشر شهید سعید محبى، چاپ دوم، ۱۳۷۷.